خدمات باليني، جزو خدماتي است كه بسيار وابسته به نيروي انساني است و عليرغم پيشرفتهاي شگرف تكنولوژيك، نقش كاركنان در ارائه خدمت بسيار مهم است. از سوي ديگر، اين خدمات مستقيماً متوجه انسانها است؛ لذا بدون در نظر گرفتن ابعاد انساني، شايد نتوان در مورد استقرار حاكميت خدمات باليني، تفسير درستي ارائه داد.
با در نظر گرفتن توضيحات فوق، مديريت كاركنان، به موضوعاتي ميپردازد كه مهمترين منبع ارائه خدمات باليني (كاركنان) را در راستاي اهداف حاكميت خدمات باليني قرار دهد. مطمئناً رسيدن به اهداف ”كيفيت“ و ”پاسخگويي“ در خدمات باليني، بدون اعمال مديريت صحيح و اصولي بر كاركنان امكانپذير نيست. از همين روست كه مديريت كاركنان به عنوان يكي از اركان حاكميت خدمات باليني شناخته شده است.
همه ما نقشهاي سازماني تعريفشده براي مديريت كاركنان را ميشناسيم. مديريت منابع انساني (دانشگاه)، معاون اداري-مالي، رئيس كارگزيني و ... از جمله اين نقشها هستند. ولي ميتوان مديريت كاركنان را از منظر ديگري نيز مشاهده كرد. هر سرپرست، مسئول واحد، رئيس بخش و ... نيز مسئوليت هدايت عدهاي از كاركنان را به طور مستقيم به عهده دارد و لذا مديريت كاركنان يكي از وظايف اين افراد محسوب ميشود و ميبايست همانند ساير وظايف، به شيوهاي موثر مورد توجه و اقدام قرار گيرد.
وظايف مديريت كاركنان :
1. تعيين ويژگي هاي شغلي
2. كارمنديابي و كارمندگزيني
3. توسعه شايستگي ها از طريق آموزش
4. مسير ارتقاي شغلي كاركنان
5. رسيدگي به تخلفات
6. خروج از خدمت كاركنان
7. جبران خدمت و حمايت از كاركنان
8. پايش و ارزيابي عملكرد كاركنان
9. معارفه ( اجتماعي كردن كاركنان )